قلم شیفر، خودکار مورد علاقه برندگان جایزه نوبل ادبیات
در این مقاله سعی داریم به بررسی خودکار برندگان جایزه نوبل ادبیات بپردازیم. امروز شاید بتوان اینطور ادعا کرد که در دنیا کمتر از تعداد انگشت های دست برند قلم وجود دارد که آوازه اش به قلم شیفر برسد یا نزدیک و در حد و اندازه آن باشد. گویا پدید آورندگان این قلم محبوب و با کیفیت جهانی از همان روزهای آغازین تولد قلم شیفر در سال ۱۹۱۳ عزم خود را جزم کرده بودند که روزی بر آقایی قلم جهان تکیه بزنند و جزو بهترین های این صنعت باشند.
محصولات برند شیفر شامل خودنویس، خودکار، اتود و روان نویس است که البته بخش اعظم تولیدات آن بر روی خودکار و خودنویس متمرکز است و در بیش از ۱۰۰ کشور دنیا عرضه می شود. اما آنچه سبب تمایز این برند محبوب از سایر برندهای تولید قلم می شود را شاید بتوان ابداعات و اختراعات آن در زمینه تکنولوژی ساخت قلم و صد البته هوش و سلیقه مدیران آن دانست.
اختراع نوعی مکانیزم تلمبه ای برای جوهر رسانی به خودنویس و بعدها ابداع مکانیزم استفاده از خلع برای پر کردن خودنویس، نوک اختصاصی Inlaid Nib، فرمول اختصاصی جوهر خودنویس که تا به امروز محرمانه مانده، اختراع گیره کوتاه افسری برای قلم، اختراع درب برای قلم، تولید قلم زنانه برای اولین بار در جهان، به کارگیری پاک کن برای اولین بار در انتهای اتود، خلق سیستم فشاری برای بیرون آمدن نوک قلم و… از جمله ویژگی های بارز محصولات شیفر می باشند.
بر این اساس و با توجه به اهمیت ممتازی که خودکار در بین برترین قلم های جهان دارد لذا ما تصمیم گرفتیم تا بررسی کنیم ببینیم چند درصد از نوابغ جهان در حوزه ادبیات که نائل به دریافت جایزه نوبل ادبیات هم شده باشند، از خودکار شیفر استفاده کرده اند یا پیش نویس آثارشان با این برند از قلم نوشته شده است یا این خودکار محبوب آنهاست.
همانطور که می دانید جایزه نوبل ادبیات یکی از برترین جوایز ادبی جهان است که هر ساله توسط آکادمی سوئد در اوایل اکتبر به برگزیدگان اهداء می شود. با اینحال لیستی از شناخته شده ترین برندگان جایزه نوبل ادبیات تهیه کرده ایم که برای نگارش برترین کتاب هایشان از قلم شیفر استفاده کرده اند که عبارتند از:
- رومن رولان
نویسنده برجسته فرانسوی که به خاطر رمان جان شیفته در سال ۱۹۱۵ جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. وی تقریبا جزو اولین نامدارانی است که از قلم شیفر برای نگارش نوشته هایش از جمله این کتاب استفاده کرده است.
بخشی از نوشته های این کتاب:
«گرداگرد او شب بود. آسمان سیاه، بی ماه و بی ستاره. زمین گنگ و بی نفس، بی فریاد حشرات. تنها همهمه یک باریکه آب که روی سنگ ریزه ها می چکید، در پای همان صنوبر لاغری که پیشانی آنت به آن برخورده بود. و از ته دره که فلات بلند پر شیب را برش می داد، غرش وحشی سیلاب بر می خواست. زاری آن با زاری زن زخمی به هم می آمیخت، و هر دو با هم گویی نالش جاودانه زمین بودند… »
- جورج برنارد شاو
نویسنده پر آوازه ایرلندی تبار است که بیشتر او را به عنوان یک نمایشنامه نویس و منتقد ادبی می شناختند. او به خاطر نمایشنامه ژان مقدس (ژاندارک) برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۲۵ شد. گفته می شود که وی دست نوشته این کتاب را با قلم شیفر به نگارش درآورده است.
بخشی از نوشته های این کتاب:
« فکر نکن که می توانی با گفتن این که من تنها هستم، مرا بترسانی. فرانسه تنهاست. خدا تنهاست. و تنهایی خدا، قدرت اوست. »
- توماس مان
نویسنده معروف آلمانی که برای نوشتن کتاب بودنبروک ها(زوال یک خاندان) در سال ۱۹۲۹ موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. وی علاقه خاصی به قلم شیفر داشت و در نگارش این کتاب از آن استفاده می کرد.
بخشی از نوشته های این کتاب:
« مرگ یک نعمت بود، آن قدر شگرف، آن قدر عمیق که فقط در آن لحظات می توانستیم درکش کنیم، مثل همین لحظه کنونی که [مرگمان] به تعویق افتاده است. »
- هرمان هسه
نویسنده، نقاش و ادیب بسیار معروف آلمانی-سوئیسی که به خاطر رمان سیذارتا و قالب نوشته هایش در سال ۱۹۴۶ جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. او بسیار به قلم شیفر علاقه داشت و هم از خودکار و هم از خودنویس این برند معروف در نوشته هایش بهره می جست. رمان بسیار معروف سیذارتا یکی از همان نوشته هایی است که با قلم شیفر به نگارش در آمده است.
بخشی از نوشته های این کتاب:
« سیذارتها هدفی پیش روی داشت، هدفی یگانه، و آن خالی شدن بود: می خواست از عطش و از خواهش ها، از رویا و شادی ها و نیز از رنج خالی شود. می خواست “خود” خویش را بمیراند و از آن خلاصی یابد. و چون جانش از “من” خالی شد، به صلح دست یابد و جانش در اندیشه ی از خویشتن رهیده بر اعجاز گشوده شود. این هدفش بود. »
- آندره ژید
نویسنده مشهور فرانسوی که در سال ۱۹۴۷ برنده جایزه ادبی نوبل شد. گویا وی برای نوشتن کتاب بسیار مشهور و زیبای مائده های زمینی از قلم شیفر استفاده می کرده است.
بخشی از نوشته های این کتاب:
« کتاب مرا به دور بینداز، مگذار متقاعدت کند! گمان مبر که حقیقت تو را کس دیگری میتواند برایت پیدا کند … به خود بگو که این کتاب هم چیزی نیست، مگر یکی از هزاران شیوه رویارویی با زندگی. تو راه خویش را بجوی! »
- برتراند راسل
فیلسوف و نویسنده بسیار برجسته بریتانیایی که به خاطر آثارش که در حمایت از آزادی اندیشه و نوع دوستی است در سال ۱۹۵۰ شایسته دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. وی برای نگارش اغلب نوشته هایش از خودکار شیفر استفاده می کرد. بخصوص برای نوشتن کتاب اجتماع انسانی از خودکار شیفر استفاده کرده است.
بخشی از نوشته های این کتاب:
« انسان پدیدههایی را میدیدهاست که باعث ترس و اضطرابش میشده و برای اینکه این ترس و اضطراب را آرام کند، نمیتوانسته از علم و شناخت واقعی پدیدهها که بعد منجر به پیدا کردن راه حلی مناسب و منطقی میشده استفاده کند در نتیجه به جای علاج واقعه یک مسکن برای خود پیدا میکرده و به تعبیری دل خود را خوش میکردهاست.
مثلاً با اعتقاد به قضا و قدر ناملایمات زندگی را برای خود تعریف میکرده یا با اعتقاد به بهشت و اینکه اگر ما اینجا سختی میکشیم در عوض بهشتی وجود دارد که در آنجا راحتیم ناملایمات زندگی را برای خود تحمل پذیر و توجیه میکردهاست. »
- آلبرکامو
نویسنده، روزنامه نگار و فیلسوف فرانسوی که در سال ۱۹۵۷ به جهت پرداختن به مسائلی چون وجدان بشری در عصر نوین در مجموعه آثارش، جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. وی در خصوص نوشتن آثارش می گوید: آنچه بیش از پیش نوشتن را برایم لذتبخش می کرد نگارش آثارم با خودکار شیفر بود. با این حساب قطعا یکی از کتاب هایی معروف او یعنی بیگانه هم می بایست با خودکار شیفر نوشته شده باشد.
بخشی از نوشته های این کتاب:
« همه مردم می دانند که زندگی به زحمت زیستن نمی ارزد. در سی سالگی مردن یا هفتاد سالگی چندان اهمیت ندارد. چون طبیعتاً، در هر دو صورت مردان و زنان دیگر زندگی شان را خواهند کرد. و این در طول هزاران سال ادامه خواهد داشت. به طور کلی، هیچ چیز روشن تر از این نبود. همیشه این من بودم که می مردم، چه حالا چه بیست ساله چه شصت ساله. »
- جان اشتاین بک
یکی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم آمریکا است که به خاطر کتاب خوشه های خشم در سال ۱۹۶۲ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. اینطور که خود او می گوید: قلم شیفر نوشتن را آسان می کند. او برای نوشتن آثارش از جمله کتاب خوشه های خشم از قلم شیفر استفاده می کرده است.
بخشی از نوشته های این کتاب:
« هر روز آدم چیزهای تازهای یاد میگیره، ولی یه چیز هس که من خوب میدونم، وقتی آدم محتاج میشه، یا گرفتاری و بدبختی و غمی داره، باید دردشو پیش آدمهای ندار ببره. اینها هستن که به آدم کمک میکنن، فقط اینها »
- ساموئل بکت
شاعر، نمایشنامه نویس و رمان نویس ایرلندی است که در سال ۱۹۶۹ به خاطر نوشته هایش که به فقر معنوی انسان ها در عصر حاضر می پردازد و در پی عروج اوست، شایسته دریافت جایزه ادبیات نوبل می شود. ساموئل بکت همیشه به قلم نوشتنش اهمیت می داد و گفته می شود برخی آثار او از جمله نمایشنامه در انتظار گودو با قلم شیفر نوشته شده است.
بخشی از نوشته های این کتاب:
« ولادیمیر: جرئت خندیدن را هم از آدم گرفتهاند.
استراگون: یعنی فلاکت اندر فلاکت.
ولادیمیر: فقط حق داری لبخند بزنی. (یکهو نیشش را گوش تا گوش باز میکند، یک مدت همانطور میماند و دوباره یکهو قیافهی جدی به خودش میگیرد.) نه، فایدهای ندارد. خنده یک چیز دیگر است. (مکث). »
- گابریل گارسیا مارکز
نویسنده و روزنامه نگار برجسته کلمبیایی که به خاطر نوشتن رمان صد سال تنهایی در سال ۱۹۸۲ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. او کلا عاشق برند شیفر بود و هر چهار قلم آن را داشت (خودکار، خودنویس، روان نویس، اتود) و استفاده می کرد. با اینحال قطعا برای نوشتن برترین رمان قرن بیستم یعنی صد سال تنهایی از آن استفاده کرده است.
بخشی از نوشته های این کتاب:
« در واقع برای او زندگی مهم بود؛ نه مرگ. برای همین هم هنگامی که حکم اعدام را به اطلاعش رساندند به هیچ وجه نترسید؛ بلکه احساس دلتنگی کرد. »
- ژوزه ساراماگو
نویسنده مشهور پرتقالی که به خاطر کتاب کوری در سال ۱۹۹۸ توانست جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کند. او از طرفداران پر و پا قرص انواع قلم شیفر است و گفته می شود برای نوشتن کتاب کوری از قلم شیفر استفاده کرده است.
بخشی از نوشته های این کتاب:
« دنیا همین است که هست، جایی است که حقیقت اغلب نقاب دروغین می زند تا به مقصد برسد. »